برای شما که عشق ِتان زندهگیست
شما که عشقِتان زندگیست
شما که خشمِتان مرگ است،
بدون متن
شما که تاباندهاید در یأسِ آسمانها
امیدِ ستارگان را
بدون متن
شما که به وجود آوردهاید سالیان را
قرون را
بدون متن
و مردانی زادهاید که نوشتهاند بر چوبهی دارها
یادگارها
و تاریخِ بزرگِ آینده را با امید
در بطنِ کوچکِ خود پروردهاید
بدون متن
و شما که پروردهاید فتح را
در زهدانِ شکست،
بدون متن
شما که عشقِتان زندگیست
شما که خشمِتان مرگست!
بدون متن
□
بدون متن
شما که برقِ ستارهی عشقید
در ظلمتِ بیحرارتِ قلبها
شما که سوزاندهاید جرقهی بوسه را
بر خاکسترِ تشنهی لبها
و به ما آموختهاید تحمل و قدرت را در شکنجهها
و در تعبها
بدون متن
و پاهای آبلهگون
با کفشهای گران
در جُستجوی عشقِ شما میکند عبور
بر راههای دور
بدون متن
و در اندیشهی شماست
مردی که زورقاش را میراند
بر آبِ دوردست
بدون متن
شما که عشقِتان زندگیست
شما که خشمِتان مرگ است!
بدون متن
□
بدون متن
شما که زیبایید تا مردان
زیبایی را بستایند
بدون متن
و هر مرد که به راهی میشتابد
جادوییِ نوشخندی از شماست
بدون متن
و هر مرد در آزادگیِ خویش
به زنجیرِ زرینِ عشقیست پایبست
بدون متن
شما که عشقِتان زندگیست
شما که خشمِتان مرگ است!
بدون متن
□
بدون متن
شما که روحِ زندگی هستید
و زندگی بی شما اجاقیست خاموش،
بدون متن
شما که نغمهیِ آغوشِ روحِتان
در گوشِ جانِ مرد فرحزاست،
بدون متن
شما که در سفرِ پُرهراسِ زندگی، مردان را
در آغوشِ خویش آرامش بخشیدهاید
و شما را پرستیده است هر مردِ خودپرست، ــ
بدون متن
عشقِتان را به ما دهید
شما که عشقِتان زندگیست!
و خشمِتان را به دشمنانِ ما
شما که خشمِتان مرگ است!
بدون متن
۱۳ تیر ۱۳۳۰
بدون متن
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم