فقر
از رنجی خستهام که از آنِ من نیست
بر خاکی نشستهام که از آنِ من نیست
بدون متن
با نامی زیستهام که از آنِ من نیست
از دردی گریستهام که از آنِ من نیست
بدون متن
از لذتی جانگرفتهام که از آنِ من نیست
به مرگی جان میسپارم که از آنِ من نیست.
بدون متن
۱۳۳۸
بدون متن
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم