خطابه‌ی تدفین


برای چه‌گوارا

بدون متن

غافلان

هم‌سازند،

تنها توفان

کودکانِ ناهمگون می‌زاید.

بدون متن

هم‌ساز

سایه‌سانانند،

محتاط

در مرزهای آفتاب.

در هیأتِ زندگان

مردگانند.

بدون متن

وینان

دل به دریا افگنانند،

به‌پای دارنده‌ی آتش‌ها

زندگانی

دوشادوشِ مرگ

پیشاپیشِ مرگ

هماره زنده از آن سپس که با مرگ

و همواره بدان نام

که زیسته بودند،

که تباهی

از درگاهِ بلندِ خاطره‌شان

شرمسار و سرافکنده می‌گذرد.

بدون متن

کاشفانِ چشمه

کاشفانِ فروتنِ شوکران

جویندگانِ شادی

در مِجْری‌ِ آتشفشان‌ها

بدون متن

شعبده‌بازانِ لبخند

در شبکلاهِ درد

با جاپایی ژرف‌تر از شادی

در گذرگاهِ پرندگان.

بدون متن

بدون متن

در برابرِ تُندر می‌ایستند

خانه را روشن می‌کنند.

و می‌میرند.

بدون متن

۲۵ اردیبهشتِ ۱۳۵۴

بدون متن

© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم