شبانه


گویی

همیشه چنین است

ای غریوِ طلب ــ:

تو در آتشِ سردِ خود می‌سوزی

و خاکسترت

نقره‌ی ماه است

تا تو را

در کمالِ بَدرِ تو نیز

باور نکنند.

بدون متن

بدون متن

چه استجابتِ غمناکی!

زخم‌ات

از آن

بَدرِ تمام بود

تا مجوسان

بر گُرده‌ی ارواحِ کهن

به قلعه درتازند.

بدون متن

همیشه چنین بوده؟

همیشه چنین است؟

بدون متن

مردادِ ۱۳۵۹

بدون متن

© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم