نمي‌توانم زيبا نباشم


نمی‌توانم زیبا نباشم

عشوه‌یی نباشم در تجلیِ جاودانه.

بدون متن

چنان زیبایم من

که گذرگاهم را بهاری نابه‌خویش آذین می‌کند:

در جهانِ پیرامنم

هرگز

خون

عُریانی‌ جان نیست

و کبک را

هراسناکیِ‌ سُرب

از خرام

باز

نمی‌دارد.

بدون متن

چنان زیبایم من

که الله‌اکبر

وصفی‌ست ناگزیر

که از من می‌کنی.

زهری بی‌پادزهرم در معرضِ تو.

جهان اگر زیباست

مجیزِ حضورِ مرا می‌گوید. ــ

بدون متن

ابلهامردا

عدوی تو نیستم من

انکارِ تواَم.

بدون متن

۱۳۶۲

بدون متن

© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم