تو باعث شدهای...
تو باعث شدهای که آدمی از آدمی بهراسد.
تراشندهی آن گَندهبُتی تو
که مرا به وهن در برابرش به زانو میافکنند.
بدون متن
بدون متن
تو جانِ مرا از تلخی و درد آکندهای
و من تو را دوست داشتهام
با بازوهایم و در سرودهایم.
بدون متن
تو مهیبترین دشمنی مرا
و تو را من ستودهام،
رنج بردهام ای دریغ
و تو را
ستودهام.
بدون متن
۱۳۶۳
بدون متن
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم