قفس قفس اين قفس...
قفس
قفس این قفس این قفس...
بدون متن
پرنده
در خوابش از یاد میبَرَد
من اما در خواب میبینمش،
که خود
به بیداری
نقشی به کمالم
از قفس.
بدون متن
□
بدون متن
از ما دو
کدام؟ ــ
تو که زندانت تو را زمزمه میکند
یا من
که غریوِ خود را نیز
نمیشنوم؟
تو که زندانت مرا غریو میکشد،
یا من
که زمزمهی تو
در این بهارانم
مجالِ باغ و دماغِ سبزهزار نمیدهد؟ ــ
بدون متن
از ما دو
کدام؟
بدون متن
□
بدون متن
قفس
این زمزمه
این غریو
این بهاران
این قفس این قفس این قفس ای امان!
بدون متن
۲۲ فروردینِ ۱۳۷۴
بدون متن
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم