رباعی شمارۀ ۱۱۰


در ره چو بداشتم به سوگندانش

از شرم عرق کرد زخ خندانش

پس بر رخ زرد من بخندید به لطف

عکس رخ من فتاد بر دندانش

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم