رباعی شمارۀ ۱۴۱


دی خوش پسری دیدم اندر زوزن

گر لاف زنی ز خوبرویان زو زن

او بر دل من رحم نکرد و زن کرد

خود داد منش ستاند زو زن

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم