رباعی شمارۀ ۱۸۷


شفتالوی آبدارت ای سرو سهی

آمد ز ره بوسه به دندان رهی

سیب زنخت در دل من نار افکند

زین سوخته ناید پس از این بوی همی

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم