رباعی شمارهٔ ۸۷


می‌زن نفسی، کاین دم از او می‌زاید

وین دم، دم ماست، گر تو را می‌شاید

گر در یابی، زنده بمانی جاوید

ور نه دم ماست، هم به ما می‌آید

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم