رباعی شمارهٔ ۱۲۲


تا ظن نبری کز آن جهان می ترسم

وز مردن و از کندن جان می ترسم

چون مرگ حق است، من چرا ترسم از او

چون نیک نزیستم از آن می ترسم

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم