رباعی شمارهٔ ۱۵۲


گر مغز همه بینی و گر پوست همه

هان تا نکنی کج نظری، کوست همه

تو دیده نداری که درو در نگری

ورنه ز سرت تا به قدم اوست همه

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم