غربت
روزگاری رفت و من در هر زمان ـ
آزمودم رنج « غربت » را بسی
درد « غربت » میگدازد روح را
جز « غریب » این را نمیداند کسی
***
هست غربت گونه گون در روزگار
محنت غربت بسی مرگ آور است
از هزاران غربت اندوه خیز
غربت « بی همزبانی » بدتر است .
(( پنجم تیر ماه ۱۳۵۱ ))
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم