شمارهٔ ۱۰
چشم ساقی چو من از باده خرابست امشب
حیف از آن دیده که آمادهٔ خوابست امشب
قمرا! پرده برافکن که ز شرم رخ تو
چهرهٔ ماه فلک زیر نقابست امشب
نور روی قمر و عکس می و پرتو شمع
چهره بگشاکه شب ترک حجابست امشب
با دل سوخته پروانه به شمعی میگفت
دادن بوسه به عشاق ثوابست امشب
چون بهار انده فردا مخور و باده بخور
که همین یکنفس از عمر حسابست امشب
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم