شمارهٔ ۱۲۱ - در هجو پنیر و زیتون


حاجی قیطونی از زیتون بی‌ معنای تو

معده‌ام فاسد شده همرنگ زیتون ریده‌ام

از پنیر شورت ای حاجی مزاحم گشته یبس

دور از ریش ‌سفیدت‌ همچو قیطون‌ ریده‌ام

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم