شمارهٔ ۱۸۸ - لغز


آن خوبروی دلبر همچون سبیک زر

آمد به مجلس اندرو بنشست پیش روی

لعلش به لب مزیدم طعم شراب داد

بی‌دردسر شرابی در صندلین سبوی

آتش بر او گرفتم بوی عبیر داد

یارب که دیده هرگز زر عبیر بوی

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم