آزادی
درشت و هر چه درشت
خشنتر از نگهِ زخمدوزِ همشهری
گرفتهتر ز دلِ آفتابخانهٔ قرن
(جهنّمِ من و تو)
به برگبرگِ کتابِ سوادآموزی
به لوحهلوحهٔ مشق
به برجبرجِ جفاکاخهایِ سرخ و سپید
به تختهتختهٔ زندانهایِرویِ زمین
به رویِنان و به سرپوشِ شیشههایِ شراب
به کنجکنجِ صلیبِ مسیح
فرازِ منبر و پیشانیِ بتِ بودا
به خطِّ واضح و خوانا
درشت و هرچه درشت
به یک قلم بنویس:
آ-زا-دی
آ-زا-دی
پل علم لوگر- ۱۶اسد۱۳۶۳
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم