غریو


سحر با من درآمیزد که برخیز

نسیمم گل به سر ریزد که برخیز

زرافشان دختر زیبای خورشید

سرودی خوش برانگیزد که برخیز

سبو چشمک‌زنان از گوشه‌ ی طاق

به دامانم در آویزد که برخیز

زمان گوید که هان گر برنخیزی،

غریو مرگ برخیزد که برخیز

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم