سفر


سحر خندد به نور زرد فانوس

پرستویی دهد بر جفت خود، بوس

نگاهم می‌دود بر سینهٔ راه

تو را دیگر نخواهم دید... افسوس

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم