ترنم رنگین


یک کهکشان شکوفه گیلاس

نقشی کشیده بود بر آن نیلگون پرند

شعری نوشته بود بر آن آبی بلند

بدون متن

موسیقی بهار

چون موجی از لطافت شادی نشاط نور

در صحنه فضا مترنم بود

بدون متن

تالار دره راه

تا انتهای دامنه می پیمود

هر ذره وجود من از شور و حال مست

بدون متن

بر روی این ترنم رنگین

آغوش می گشود

اردیبهشت و دره دربند

تا هر کجا بود مسیر نگاه گل

بام و هوا درخت زمین سبزه راه گل

تا بی کران طراوت

تا دلبخواه گل

بدون متن

با این که دست مهر طبیعت ز شاخسار

گل می کند نثار

در پهنه خزان زده روح این دیار

یک لب خنده بازنبینم درین بهار

یک دیده بی سرشک نیابی به رهگذر

آیا من این بهشت گل و نور و نغمه را

نادیده بگذرم

بدون متن

یک کهکشان شکوفه گیلاس را دریغ

باید ز پشت پرده ای از

اشک بنگرم 

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم