ناقوس
بانگ ناقئس در دلم برخاست
من سر آسیمه وار و خواب آلود
جستم از جا
چه بود؟ آه چه بود؟
روز شادی است؟ یا نوای عزاست؟
هیچ کس لب به پاسخم نگشود
باد جنبید وکشته شد فانوس
شب گرانبار و تیره چون کابوس
بانگ ناقوس در دلم برخاست
آه می پرسم از خود
این چه نواست؟
از برای که می زند ناقوس؟
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم