گریه
سایه ها زیر ِ درختان در غروب ِ سبز می گریند
شاخه ها چشم انتظار ِ سرگذشت ِ ابر
و آسمان چون من غبارآلود ِ دلگیری
باد بوی خاک ِ باران خورده می آرد
سبزه ها در رهگذار ِ شب پریشان اند
آه ، اکنون بر کدامین دشت می بارد ؟
باغ ، حسرتناک ِ بارانی ست
چون دل ِ من در هوای گریه ی سیری ...
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم