دو در
آن در گشوده شد
آن در که بسته بود ، زمانی گشوده شد
اما کسی نبود
اما در انتظار من آنجا کسی نبود
شب سخت تیره بود و سیاهی زبان نداشت
شب تیره بود و روشنی آسمان نداشت
چشمک نمی زد از دل ظلمت ستاره ای
با من نداشت چشم خدایان اشاره ای
آن در که بسته بود دگر باره بسته شد
وین در گشوده شد
این در که پلک چشم تو باشد ، گشوده شد
در آسمان چشم تو . شب نیلگونه بود
دانم چگونه بود و ندانم چگونه بود
شب در فضای چشم تو صدها ستاره داشت
با هر نگاه خویش ، هزاران اشاره داشت
چشمت خموش بود ، ولی بی زبان نبود
وان خواهش نگاه تو از من نهان نبود
این در که پلک چشم تو باشد ، گشوده شد
این در که بسته بود ، از این پس گشوده شد
بدون متن
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم