لعل های امید


ما ، سرخوشان روی زمینیم

گنج آوران خاک نشینیم

هر چند سایه ایم ، بلندیم

خورشید زرد بازپسینیم

گویی به آب و آینه مانیم

سر تا به پای ، جام و جبینیم

آنجا اگر صفایی ، آنیم

اینجا اگر وفایی ، اینیم

شور شکوفه های شبابیم

شرم بنفشه های حزینیم

دست گناه صبر ، لعل امیدیم

در ابر وهم ، برق یینیم

یاقوت خون چشیده ی عشقیم

بر خاتم زمانه ، نگینیم

طومار سرگذشت زمانیم

طوفان انتقام زمینیم

پولاد آبداده ی هندیم

دیبای کاردیده ی چینیم

مردیم و روز رزم ، چنانیم

رندیم و گاه بزم ، چنینیم

بر روی ما ، نقاب ریا نیست

گفتیم و ، هر چه هست همینیم

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم