جغرافیا


در نور پیه سوز سفالین آسمان

در بستری که وصله ی صد رنگ خورده است

تهران روسپی

مست و برهنه ، پشت به بالین فشرده است

بر بسته دیدگان که مبادا سحرگهان

خورشید سرخپوست به پیکان بدوزدش

اما ، دو ران فربه خود برگشوده است

البرز ، در سیاهی شب می سپوزدش

بدون متن

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم