زنده در گور


بهار امسال ، خاموش است

نه شمع غنچه ای در شمعدان شاخه ها دارد

نه آتشبازی سرخ و بنفش ارغوان ها را

بهار امسال ، بغضی در گلو دارد

فروغ خنده از سیمای او دور است

عروس آفتابش زنده در گور است

مگر سیلاب اشکش پاک گرداند

ز لوح سینه ی او حسرت رنگین کمان ها را

بدون متن

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم