الماس و دندان
شب در پس لبان درشت و سیاه خویش
دندان فشرده بود بر الماس اختران
الماس هر ستاره به یک ضربه می شکست
وز هر کدام ، بانگ شکستن بلند بود
در شب ، هزار زنجره فریاد می کشید
بدون متن
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم