چشم روشنی صبح


در منزل خجسته ی اسفند

همسایه ی سراچه ی فروردین

با شاخه های ترد بلوغ جوانه ها

باران به چشم روشنی صبح آمده ست

زشت است اگر که من

یار قدیم و همدم همساغر سحر

در کوچه های خامش و خلوت نجومیش

یا

با جام شعر خویش

خوش آمد نگویمش

بدون متن

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم