ایه های شنگرفی
در سربی و ستاره و سرما
کبوترها
میدان را می دانند
هر چند روزنامه نخوانند
شوق عبور از پل طوفان و هر چه باد
این پیغمبران کوچک را
تسخیر کرده است
آه
پیغمبران کوچک ؟
هرگز
این صاحبان عزم و عزیمت
این انبیای مرسل
این خیل عاشقان اولوالعزم
با سحرشان سحرها
معنای دیگری ست که در واژه می دمند
اینان
بر جا نمی گذارند از خود
جز ایه ای شگرف
واندر حضور حادثه
شنگرف روی برف
بدون متن
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم