از لحظه های آبی ۱


سبوی حافظه سرشار

و باز ریزش بارانکی ست روشن بار

درین بلاغت سبز

حضور روشن ایجاز قطره بر لب برگ

و بالهای نسیم از نثار باران تر

سبوی خاطره لبریز می رسم از راه

به هر چه می بینم

در امتداد جوی و درخت

دوباره ساغری از واژه

می دهم سرشار

بدون متن

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم