بهار عاریتی


خضری مگر گذشته ازین راه

آه این چه معجزه ست

کز دور سبز می زند و جلوه می کند

تنوار خشک و پیر سپیدار پار

شاید

اما

نه

بی گمان

این پیچکی ست رسته و بالیده

و افکنده طیلسان بلندش را

بر قامت نژند سپیدار

بدون متن

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم