پیام


به نظر می رسد

که قلب شهر ایستاده است

و تنها

صدای گام سربازان است

که در کوچه ها طنین می افکند

ما اما

هراسی نداریم

چه درین سکوت

واژه ی مقدس نه

گسترشی با ابعاد جغرافیای وطن

یافته است

چه این بار سرنیزه های قلم

از کاغذها برخاسته

و در برابر سینه استبداد

نشانه رفته است

ما تنها نبوده ایم

هیچگاه تنها نبوده ایم

آنک تلاش و خروش خلق

ولی این بار

سپاهیانی با سلاحی دیگر

به یاری رسیده اند

دوستان !

به آن کارگر حروفچین از من پیام بفرستید

حروف را آماده کن

آزادی از راه می رسد

بدون متن

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم