گریز زنگ


رنگ چه ای ای دریچه های پر از مهر ؟

رنگ چه ای ای دو چشم روشن زیبا ؟

رنگ چه ای ای چکیده های زمرد ؟

رنگ چه ای ای شراب سبز فریبا ؟

بدون متن

رنگ جوانه ؟ جوانه های حیاتی ؟

یا که چو سرشاخه های زرکش امید ؟

رنگ خلیجی که خفته در بر مهتاب ؟

یا که چمنزارهای روشن خورشید ؟

بدون متن

رنگ خزان نیستی خزان پر مرگ است

نیست خزانی به خنده های تو پیدا

رنگ بهاری ؟ بهار تازه رس کال؟

یا چو کرانهای سایه خورده دریا ؟

بدون متن

پرتو فیروزه ای به دامن یک اشک ؟

یا نفس شعله ای به سبزی یک کوه ؟

سایه بیدی که اوفتاده به مرداب ؟

یا تن یک چشمه ی به جنگل انبوه ؟

بدون متن

رنگ چه ای ؟ ابر آسمان غروبی ؟

محو شده در دهان نیلی دریا ؟

رنگ گریزنده ستاره صبحی

یا سحری ؟ نیم رنگ گمشده پویا ؟

بدون متن

رنگ چه ای خوشه های گندم نارس؟

یا که چو رنگ گل جزیره ابهام ؟

شبنم صبحی به برگ سبز نشسته ؟

یا ز تراشیده غنچه های شبه فام ؟

بدون متن

رنگ کبودی ؟ بنفش معبد زاری ؟

یا چو گناهی شراب رنگ و فریبا ؟

سبزی نخلی به ژرفنای بیابان ؟

یا صدفی بازکرده غنچه دریا ؟

بدون متن

عود سیاهی رمیده از دل آتش ؟

مرمر یشمی تو یا شکوفه سنگی ؟

من نتوانم چشید رنگ نگاهت

سحر من ای سحر سبز رنگ چه رنگی ؟

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم