معما


نگاهت را مهیا کن من امشب باز می گردم

برایم خیمه بر پا کن من امشب باز می گردم

شبانی بی بیابانم خراب مهربانانم

دلت صحرای سینا کن من امشب باز می گردم

مرا حل کن معمایم که نا پیدای پیدایم

مرا بشناس پیدا کن من امشب باز می گردم

ز جانم آه می آید تبی جانکاه می آید

مرا با ناله سودا کن من امشب باز می گردم

اجل می گفت می آید که بند از روح بگشاید

کمی امروز و فردا کن من امشب باز می گردم

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم