مزرعۀ خیال
میوۀ خواب می دهد ، مزرعۀ خیال من
می شود آنچه می شود در هوس مهال من
می روم اوج آسمان می دهم عرش را تکان
خلوت عرش می دهد سایه به زیر بال من
مست غرور می شوم از اثر نگاه او
خلوت ناز چشم او عرصۀ دل مجال من
پلۀ ادعا مزن بر سر بام خود دلا
لاف تو می کشد تو را در سفر زوال من
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم