آن شب
آن شب که لب تو بوسه زد بر لب من
تا صبح بسوخت پیرهن در تب من
فردا شد و من شدم و صد قصه نو
ای کاش سحر نمی شد آن شب ، شب من
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم