هست و نیست


از بادهٔ نیست سر خوشم، سرخوش و مست

بیزارم و دلشکسته، ‌از هر چه که هست

من هست به نیست دادم، افسوس که نیست

در حسرت هست پشت من پاک شکست

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم