نیایش


در پای پنجره

دارم گیاهِ سبزِ نیایش را

- روئیده در میانه گلدان سرخ ماه -

با دست های خستهٔ خود، آب می دهم.

در من حلول روح همهٔ برگزیدگان،

احساس می شود.

بدون متن

در پشت پنجره

شهری میان آهن و پولاد خفته است.

در باغ دل که زنبقِ پاکی شکفته است،

دیگر نه کینه ای است

دیگر نه غصه ای است.

بدون متن

ای جاودانگی!

دارم گیاه سبز نیایش را

با دست های خستهٔ خود

آب می دهم.

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم