غروب شهر ما


بر دامن زمین

با فکرهای درهم خود، کوچه های شهر

ساکت نشسته اند.

بدون متن

اکنون

تلفیق رنگها

ادغام روز و شب

از دور، دیدنی است.

آنجا که

جاده پیش افق

تحفه می برد؛

اسبی سفید را.

خورشید

- با واپسین تلاش -

از چشم شهر خستهٔ ما

دور می شود.

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم