قهر
روی شاخه ام
در آن زمان که
شعر تازه ای، جوانه می زند؛
صخره می شود،
قلب من، بروی چشمه های آب.
ابر تیره می شود،
روح من، بروی آفتاب.
بدون متن
در میان جنگلی که، یک پرنده پر نمی زند،
خواندن ترانه عاقلانه نیست.
با خودم
چه کودکانه
قهر کرده ام.
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم