طرح ۱۵


گفت ابری به شب تیره که: باران، باران...

بادِ دیوانه زِ دل نعره برآورد که: طوفان، طوفان...

بدون متن

قلم و کاغذ را

دور می اندازم،

چون که می پندارم

شعر در این لحظه

فاقدِ قدرتِ تثبیت شده است.

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم