فضانورد


از پی «گاگارین» آمدم.

از سفینه ای

با تمام مردم زمین کهنه

حرف می زنم.

بدون متن

در تعجبم که در تمام سطح ماه

یک پناهگاه بمب نیست.

در تعجبم که خاک این ستاره هیچ،

بوی نفت و خون نمی دهد.

حالیا نگاه کن که با چه افتخار

کولبار سنگ و خاک را

از برای مردم گرسنه زمین، به رسم تحفه می برم.

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم