ترانهٔ روز
خورشید را
باید برای زاغه نشینان بیاوریم
پس
پا را گذاشتیم
بر قله های سبزِ شمال وطن، که سخت
چشم انتظاری است.
خورشید را،
باید برای زاغه نشینان بیاوریم.
بدون متن
در گرگ و میش
گردد دراز باز
دست بزرگ ما، همه با هم، که دست ما
دارد توان این که پس از جنگ های سخت
شب را، سکوت را
از آسمان تیره، به زیر آورد
از آسمان به زیر لگدهای ما
که سخت،
چشم انتظاری است
خورشید را،
باید برای زاغه نشینان بیاوریم.
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم