۱۴ - تا به آن روزی که دندان داشتی
بدون متن
بدون متن
تا به آن روزی که دندان داشتی
از نداری ، حسرتِ نان داشتی
سفرهات آنگاه بوی نان گرفت
کاین فلک ، آن نعمتِ دندان گرفت
بر جهان و وعدههایش دل مبند
وای بر تو ،خواب غفلت تا به چند
حاصل دنیا سراسر درد و رنج
این خرابه ، مار دارد جای گنج! (۱)
هرکه را بینی ز دارا و ندار
خون به دل دارد ز دست روزگار
****
قرص ِ نانی هست بر خوانِ جهان
عدهای حسرت به دل بر گِرد آن
هر کسی امّید آن دارد مگر
سیر گردد زین غذای مختصر
ماحضر اندک و گشنه بیشمار (۲)
صحن این سفره محل کارزار
این یکی با زور و آن یک با حیَل (۳)
بهر کسب لقمهای اندر جدل
آنکه سهمی یافت ، شد طماعتر
چنگ و دندان زد که یابد بیشتر
****
کس ز جوی این فلک ، آبی نخورد
یا در آن جو غرقه شد یا تشنه مُرد
هر که با نَـرّاد دنیا شرط بست
مُهرهاش از شِشدر حیرت نرَست (۴)
بدون متن
بدون متن
*****************************
۱- اعتقادی هست که گنج درخرابههاست و هر جا گنج است ماری در کنار آن خفته است.
ای طالب گنج و گهر از مار میندیش...... گنج و گهر آن برد که از مار نترسد
... گنج بیمار و گل بیخار نیست
۲ - ماحضر : طعام ناچیز
۲ - گشنه: گرسنه
تا شود او سیر از این گشنگی...... گفت دیوانه مکن آخر سگی ( عطار )
۳ - حیَل : حیله - نیرنگ و فریبکاری
۴ - در بازی تخته نرد به وضعیتی گفته میشود که یکی از بازیکنان ، شش خانه مقابل مهرههای حریف را
گرفته باشد و او نتواند مهرههای خود را حرکت دهد.
تعبیریست برای بسته بودن راه خروج و نجات.
بدون متن
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم