۵۴ - گفت آن « نوشیعه » را مرد یهود


بدون متن

بدون متن

گفت آن « نوشیعه » را مرد یهود

از علی (ع) گو ، شرح احوالش چه بود؟

در امارت ، او خلیفه چندُمست؟ (۱)

یا در آن محراب ، فرقش را که خَست؟ (۲)

شیعه گفتش: من ندانم چند و چون

قصّه‌ای گویم ازو غرقه به خون!

وین خبر از اهل سُنـّت آورم (۳)

تا به تصدیقش نگردی منکِرم! (۴)

او همان بودی به دشت کربلا!

در مصاف لشکر آلِ عبا!

آمد از کوفه به پیکار حسین (ع)!

شد شهید تیغ خونبار حسین (ع)!

بدون متن

بدون متن

****************************

۱ - امارت: امیر شدن - ولایت - فرمانروایی - حکومت

۲ - خستن: مجروح کردن. خست: زخمی کرد

۳ - شیعه برای حقانیت دلایل خود ، گاه روایات و احادیثی از علمای اهل تسنن که موافق با ادعاهای اوست ، نقل می‌کند و

آوردن خبر یا سند از اهل سنّت به معنای ارائه کردن سندی قاطع است.

۴ - تصدیق: به راستی و درستی امری گواهی دادن

۴ - منکر: انکارکننده

بدون متن

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم