شمارۀ ۴۸ - ای ول


ترا می بینم و می سوزم ای ول

زدیده اشک و خون می ریزم ای ول

ترا می بیند این بیچاره باقر

همه غربال غم می بیزم ای ول

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم