شمارهٔ ۳ - در مدح امیر داد مرضی


ای مرتضی نیابت سلطان شرق را

منسوخ کرده صدق تو آیات زرق را

هستی امیر داد بشرق و بغرب و هست

از داد تو نظام چه غرب و چه شرق را

با فکرت تو هیچ ضیا نیست شمس را

با ضربت تو هیچ مضا نیست برق را

گردون ز بهر کسب معالی و مفخرت

آورده زیر پای جلال تو فرق را

همچون جوار تو گه توفان حادثات

هرگز سفینه ای نبود دفع غرق را

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم