شمارهٔ ۵۵ - در حق شمس الدین
شمس دین ، کدخدای خاص ملک
ای درت کعبهٔ عوام و خواص
رأی تو گنج عقل را گنجور
طبع تو بحر فضل را غواص
چرخ در خمت تو با رغبت
دهر در طاعت تو با اخلاص
کان و دریا حسود دست تواند
آری «القاص لایحب القاص»
سرورا ، چرخ شخص من بگداخت
در تف حادثات همچو رصاص
آنچه من دیدم از ازمانه ، ندید
فرع بو طالب از نتیجهٔ عاص
پست ناکشته دیده رنج خمار
مرد ناکشته دیده هول قصاص
ندهد از جفای چرخ مرا
جز کمال عنایت تو خلاص
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم