شمارهٔ ۳ - در تغزل


چون فندق مهر تو دهانم بربست

بار غم تو چو گوز پشتم بشکست

هر تیر ، که از چشم چو تو جست

در خسته دلم چو مغز در پسته نشست

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم